یکی از زمینههای مهم و حیاتی اقدامات خیریهها، انجمنهای مردمی و نهادهای دولتی، خدمات رسانی در حوادث طبیعی و امداد و نجات است. در تمام کشور ها، وقتی بلایای طبیعی مردم شهر یا منطقهای را دچار بحران و آسیبهای جدی میکند، علاوه بر خسارت های جانی و مالی، تأثیر سوگ جمعی، عواطف و احساسات همهی مردم جامعه را برانگیخته و آنها را به سمت حرکتهای گروهی و کمکرسانی های فوری سوق میدهد.
نهادهای دولتی و سازمانهای اختصاص یافته به این امور از جمله هلال احمر، با وجود کمکهای مالی و نیروی انسانی فراوان و داوطلبین خود، در چنین مواقعی به دلیل گسترده بودن آسیبها و همهگیری خسارتهای حادثه بر مردم مناطق خسارتدیده، نیاز به حمایت و همراهی عموم مردم دارند. معمولا در پدیده هایی همچون سیل و زلزله و… مردم شهرهای اطراف نیز به کمکرسانی می شتابند. رساندن مایحتاج اولیه، اقلام غذایی، بهداشتی و درمانی، و ایجاد محل اسکان موقت و سرپناه برای مردم، از اقدامات اولیه ضروریست که با فوریت توسط نهادهای دولتی و مردمی صورت میگیرد.
در ساعتها و روزهای ابتدایی، شاهد وفور لوازم اهدایی، کمکهای نقدی و غیرنقدی، از سمت مردم برای هممیهنان بحرانزده هستیم. بعد از مدتی با فروکش کردن عواطف و احساسات و تأثر ناشی از وقایع دردناک اینچنین، مردم دیگر نواحی به روزمرگی ها مشغول شده و آهسته آهسته، آلام و رنج مستمر مردم زلزلهزده، سیلزده و آسیبدیده کمرنگ میگردد.
کاهش کمکهای مردمی، هزینههای زیاد متحمل شده در روزهای ابتدایی، و مخارج فراوان و مستمر، موجب میشود با خوابیدن موج عواطف و احساسات، انبوهی از مشکلات پس از حوادث، حل نشده باقی مانده، و از همه مهمتر کمک های واصله در روزهای ابتدایی به دلیل بحرانی و ناگهانی بودن حوادث، ممکن است مدیریت صحیح و توزیع عادلانه و هدفمند نگردند.
در چنین شرایطی شاهد رنج مضاعف از عدم توزیع مناسب کمکها، بی نظمی در رسیدگی به مردم، ناهماهنگی، موازی کاری و گاه هدررفت منابع مالی و انسانی هستیم. این اتلاف جدی منابع در روزهای ابتدایی تا جایی پیش میرود که لزوم برنامه ریزی هدفمند و ساماندهی کمکها، به شدت احساس شده و تیمهای کم تجربه متوجه لزوم آموزش، و کسب مشورت و تبعیت از تیمهای امداد و نجات و انجمنهای مجرب میشوند.
کمکرسانیهای پس از حادثه، با مدیریت صحیح، جهت دهی منابع مالی و انسانی به سمت اولویت ها، نیازسنجی دقیق و برنامهریزی اصولی، میتواند منجر به تقسیم کار و مسؤلیت، عهدهدار شدن هر بخش از اقدامات ضروری توسط نهاد باتجربه در آن امر، نظارت بر فعالیت انجمن ها و نهادها و گزارشهای دقیق از شرایط، تقسیم منابع مالی متناسب با نیاز هر بخش، و نگاهی بلندمدت به لزوم بازسازی، احیای مشاغل و بازگرداندن وضعیت عادی زندگی مردم، همه و همه نیازمند آگاهی بخشی، آموزشهای لازم پیش از وقوع حوادث، تعامل و هم اندیشی و مشورت و همافزایی انجمن های مردمی و نهادهای دولتیست.
در صورت تعامل و هماهنگی بخش خصوصی و دولتی، نهادها و سازمانها، و ارائه گزارش های دقیق و کارشناسی شده، مردم نیز با کنترل عواطف و احساسات و هیجانات اولیه، و در کنار همدردی، با نگاهی آیندهنگر، به گروههای با تجربه تر اعتماد نموده و به جای اقدامات گذرا و آنی و شتابزده، تلاش خواهند نمود که قدمهای اصولی تر و ماندگار تری برای بازگرداندن شرایط به قبل از حادثه و احیای زندگی در مناطق حادثهخیز و آسیب دیده بردارند.
این امر مستلزم فرهنگسازی، آموزش، برگزاری دوره های امداد و نجات برای مردم اقشار و سنین مختلف و جلسات متعدد میان نهادهای ذیربط برای انتقال تجربیات و هماهنگی بیشتر، به صورت مستمر میباشد تا پیش از تکرار حوادث و وقوع بلایای طبیعی، آمادگی همه جانبه مردم و مسولین و نهادها حاصل گردد.
به امید کاهش حوادث و خسارات ناشی از آن، هرگز نباید این واقعیت را از یاد برد، که اقدامات پیشگیرانه و آموزه ها و مهارتهای حیاتی، می تواند در وقایع سخت و ناگهانی، منجر به کاهش خسارات مادی و معنوی، و عملکرد بهتر در کمک رسانی ها باشد.
عواطف و احساسات عمومی در کمکرسانیهای جمعی
- 15 بهمن 1401
- 0 دیدگاه