نقش انجمن های مردمی و موسسات خیریه در حل مسایل کشور

با گسترش روابط میان اعضای جامعه و نیازهای متقابل افراد به یکدیگر که در جامعه امروزی با سرعت خارق العاده ی تغییرات زندگی جمعی و سبک زندگی پر مشغله ی امروز، اثرگذاری اشخاص حقیقی و حقوقی بر زندگی هم به شدت بیش از گذشته لمس می گردد ، نقش نهادها پررنگتر از سالیان گذشته به چشم می آید. مردم هر جامعه در حوزه های گوناگون از دیرباز با تشکیل جامعه مدنی و نهادهای مختلف سعی در تقسیم وظایف و تعریف مسئولیت و حقوق متقابل داشته اند تا بتوانند با همکاری و مشارکت جمعی ، کیفیت زندگی و سطح فرهنگ را ارتقا داده و اجتماعی سودمند داشته باشند. اما صرف تشکیل موسسات دولتی و ارکان حاکمیت و نهادهای زیرمجموعه ی آن که قانونا با دریافت بودجه ی عمومی و بعبارتی از بیت المال هزینه می کنند تا نیازی در جامعه را رفع نمایند ، به تنهایی نتوانسته جوامع مختلف را بی نیاز از روش های نوین خدمات رسانی و حل مشکلات مردم نماید. توسعه کشورها همیشه در گرو بهره وری و استفاده ی صحیح  از تمام پتانسیل ها و منابع از جمله ظرفیت نیروی انسانی و استعداد و توان و حضور فعال مردم و مشارکت آنها در راستای پیشرفت جامعه است. توسعه وقتی قابل دستیابی ست که با افزایش مشارکت مردم در فعالیت های اجتماعی توأم . پس اگر چه نهادها و تشکل‌های مختلف وجود دارد، ولی مهم‌ترین و اصلی ترین شیوه بهره گیری از مشارکت فعال و همه جانبه مردم در روند توسعه، سازمان‌های غیردولتی هستند که به عنوان بخش سوم در کنار بخش خصوصی (بازار) و دولت (عمومی) در اداره جامعه نقش دارند. سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن ها) بخشی از ساختار دولت نیستند ، اما نقش مهمی به عنوان واسطه بین فرد و مردم و قوای حاکم ایفا می‌کند این سازمان‌ها زمینه ساز رشد و آگاهی در جامعه هستند و جهت رسیدن به اهداف مشترک مردم جامعه مشارکت مردم را بصورت داوطلبانه جلب نموده و ضمیمه ی اقدامات نهادهای دولتی می کنند. در واقع افزودن تلاش هدفمند جمعی ، به انجام وظایف سازمانهای دولتی و کارمندانشان،می تواند کمکی باشد به افزایش بهره وری و  تسریع خدمات آنها،کاهش هزینه ها و جهت دهی به تصمیمات این نهادها متناسب با دغدغه های روز مردم که توسط داوطلبین از بطن جامعه حس و لمس شده و می توانند مطالبه گر نیازهای اساسی مردم باشند تا نهادهای حاکمیت در اولویت بندی مخارج و اقداماتشان تصمیمات سودمند تری داشته باشد. فعالان اجتماعی، با همبستگی و حفظ و افزایش سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد عمومی و تقویت حس دغدغه مندی نسبت به سرنوشت یکدیگر نقش موثری در حل مشکلات عموم مردم داشته و با تداوم  کنشگری نهادهای مردمی، جامعه‌ای پویا و همسو و بی نیاز تر خواهیم داشت. سمن ها و موسسات مردمی در زمینه ی اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی ،گسترش روابط ، جلب مشارکت مردمی ،جذب سرمایه ها و منابع کوچک مردمی ،گسترش و تقویت هماهنگی میان دولت و مرد پایداری در تولید و خدمات ،  گسترش نظارت عمومی خصوصا فعالیت نهادهای دولتی ، ارزیابی فعالیت‌ها و پروژه‌های عمومی و مطالبه گری اجتماعی از نهادها جهت مصرف بهینه منابع کشور، و کمک به حل مشکلات اقشار مخالف خصوصا مناطق محروم از خدمات عمومی یا دور از امکانات رفاهی دولتی ، به توسعه و بهبود کیفیت زندگی ، و ایجاد عدالت اجتماعی و توازن توزیع خدمات در تمامی نواحی کشور ، فعالیت های سودمند و موثری دارند که قطعا بدون مشارکت و کمک آنها ، سازمان ها و وزارتخانه ها ی دولتی در انجام این امور مهم ، نمی توانند به خوبی ایفای مسولیت نمایند. در نتیجه تشکل‌های مردمی در صورت تقویت، ساماندهی و به‌کارگیری هدفمند، می‌توانند نقش فوق‌العاده مهمی در یاری به مردم و حاکمیت ایفا کنند.تجارب جهانی نشان می دهد که تشکل های غیردولتی بـا ایفای نقش های نظارتی، بسیج، جذب و هدایت منابع انسانی، مادی و معنوی می توانند بهترین نمود از مشارکت مردمی باشند که نقش موثری در افزایش سرمایه اجتماعی و دستیابی به توسعه پایدار در کشور‌ها ایفا کنند. تشکل های مردمی این ظرفیت را دارند که، چون در متن جامعه هستند، مسائل را از نزدیک و از درون جوامع محله ای مشاهده و درک می کنند، و به همین سبب می توانند در آگاهی بخشی به دولت و نهاد‌های دولتی ذیربط کمک کنند. تحکیم و تثبیت سرمایه اجتماعی به واسطه نهادمند کردن مشارکت‌های اجتماعی، پیشرفت و توسعه را به ارمغان خواهد آورد که نتیجه آن در سطح اجتماع، تقویت تعلق اجتماعی در سطوح محله، شهر، استان و کشور و ایجاد همبستگی و یکپارچگی اجتماعی در سطح کلان خواهد بود. همچنین حضور در فعالیت های مشارکتی از طریق این تشکل ها به هویت و رشد و تعالی فردی انسان های اثرگذار کمک می کند. احساس تعلق اجتماعی،و اثربخشی و مفید بودن را در مشارکت کنندگان افزایش می دهد. آنان را از نزدیک و از متن جامعه با مسائل اجتماعی آشنا می کند. این زمینه ساز تربیت انسان هایی با مسئولیت اجتماعی بالا و پیگیر برای دیده بانی، مسئله شناسی و حل مسائل اجتماعی و ارائه راهکار‌های پیشگیرانه را فراهم می کند. حس همکاری، همفکری و همدلی در روابط افقی میان اعضای این تشکل ها به توسعه سرمایه اجتماعی در بین اعضا کمک می کند. از سوی دیگر دریافت کنندگان خدمات این تشکل ها نیز حتی اگر خود، مشارکت کننده نباشند، موجب افزایش اعتماد اجتماعی و امید اجتماعی در آن‌ها می شود. اعتماد در سطوح فردی و اجتماعی و نهادی در نهایت به رشد نیروی انسانی سودمند و توسعه سرمایه اجتماعی و پیشرفت جامعه در عرصه های مختلف منجر می شود. در بحران‌های سال‌های اخیر کشور مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی جنگل‌ها، محرومیت‌زدایی و همچنین بحران کرونا نیز این تشکلها، تلاش‌های موثری انجام داده‌اند و همین مسئله قدرت و توانایی آن‌ها را به عنوان ظرفیتی بالقوه برای عبور از مشکلات و بحران ها به همگان اثبات کرده است.    

ارسال دیدگاه